صهباصهبا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

عزیزترین

خانواده چهار نفرى ما

چه زود گذشت ما فردا شب مى شيم چهار نفر. سلام هستى .دلم گرفته با تو راحت تر مى تونم حرف بزنم اخه تو دختر بزرگمى.هم به تو ظلم شد هم به نى نى دوممون شايدم اشتباه مى كنم چند وقت ديگه كه اين روزاى سخت بگذره متوجه بشم كه همش خير بوده و بابتش بايد خدا رو شكر كرد، بابا كه اين طورى فكر مى كنه.عزيزم خيلى نگرانه فردا شبم اولين شبى كه بدونه تو هستم.ديگه نمى تونم بهت بگم همه هستيم و اين خيلى ناراحتم مى كنه عزيز نمى تونم نوشتنو ادامه بدم مثله هميشه شرمنده
21 اسفند 1391

براى شيرين زبان دخترم

سلام دلبندم.حالت و نمى پرسم چون الان پيش خودم روى تخت لالا كردى و خيلى هم خوبى . عزيز توى اسفند ماه كه تو شدى يك سال و نه ماه خيلى از كلمات رو مى گى كلا اين سفرمون به ايران و اينكه دوروبرت شلوغ شد خيلى كمك كرد به يادگيرىت.البته به سبك صهبا كه سبكى بس شيرين و فرح بخش است.مثلا سابا=صهبا،ايشين=بشين،نلو=نرو،اله=خاله،دوشت=گوشت،شى شير=شيشه شير و.....عزيز به اميد خدا خواهر كوچولوت تا يك هفته تا ده روزه ديگه به دنيا مياد دعا كن مثل تو شبيه فرشته ها باشه،و البته مثل تو توى بدو ورود با زردى تشريف نياره كه اعصاب مامانيت ....راستى خانم خشگله ما يك ماه منتظريم شما ابله مرغان بگيرى و ما همچنان منتظريم راستى بابايى عاشقته فقط وقت نمى كنه برات بنويسه البته ش...
13 اسفند 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عزیزترین می باشد